دلم میخواد واست بگم....
از لحظه های سوت و کور بی کسی از لحظه های مبهم دلواپسی
دلم میخواد واست بگم....
از لحظه های بی تو پر ز خستگی از لحظه های سرد بی هم نفسی
دلم میخواد واست بگم....
چی کشیدم تو انتظار
چند تا پائیز توی حیاط رو برگای قرمز و زار
به در نگاه کردم و گفتم که بیا
قاصدکه خبر میداد که حتی اسمت دیگه یادش نمیاد
دلم میخواد واست بگم اما تو نیستی بشنوی
نیستی که این سکوت تلخ و بشکنی
من موندم و یه مشت عکس کاغذی
تو قفسی از عشق تو . تو عالم دلواپسی