سلسله عشق -نواى حسین -راه «محرم» به «فدک» می رسد -

 

سلسله عشق

 

روى نیازم کجاست، سوى حسین است و بس

قبله قلبم کجاست، کوى حسین است و بس

 سلسله عشقم و، سلسله جنبان خداست

سلسله عشق چیست، موى حسین است و بس

 دیدن وجه خدا، هست مرا آرزو

وجه خداى عزیز، روى حسین است و بس

 بوى بهشت خدا، از حرمش مى وزد

بوى بهشت خدا، بوى حسین است و بس

 رحمت و لطف و کرم، عشق و صفا در جهان

بخشش و جود و سخا، خوى حسین است و بس

 روز جزا در امان، هر که رود اى عزیز

از برکات دم و، هوى حسین است و بس

 کوثر و حوض بهشت، جنت و نهر حیات

اندکى از قطره، جوى حسین است و بس  

 

 

نواى حسین

 

 در هر دلى که نواى حسین است نینواست

هر جا به پا عزاى حسین است کربلاست

 هر خیمه اى که خیزد از آن بانگ یا حسین

گرد و غبار آن به همه دردها دواست

 بوى بهشت مى رسد از خیمه گاه عشق

خاکش به چشم اهل نظر مثل توتیاست

 مردم به روى بال ملائک نشسته اند

بنگر ببین شرافت این خیمه تا کجاست

 با چشم دل نگر به عزاخانه حسین

مهدى عزیز فاطمه خود صاحب عزاست  

 

 

 

 

 

راه «محرم» به «فدک» می رسد

 

سنج بزن عشق! که وقت عزاست
«ماه محرم»- طف خون- «کربلا»ست
وقت شد ای اشک که جاری شوی
زمزمه زمزم زاری شوی
نوحه واویل بخوان آه من
«تار» چکیده ست با «الله» من
صبر و تحمل به عزا سخت شد
جامه به تن پاره کنم- وقت شد
اشک! تویی یار وفادار من
نوحه گری- سینه زنی کار من
سینه و سر- دیده و نم- نینوا
نوحه و زنجیر و غم و «کربلا»
فاصله یک اشک بود تا «حسین»
ناله کنم: «یا علی» و «یا حسین»
شعله آتش شده اشک همه
نوحه شود شیون: «یا فاطمه»
زخم به گلهای «فدک» می رسد
ناله «زینب» به فلک می رسد
روی «مفاتیح» ز باغ «جنان»
آینه باریده شب از آسمان
تا که بچیند گل سرخ «فدک»
دست دعا پر زده سوی فلک
از لب نی- نیزه سرودی خوش است
بر غم «سجاد» سجودی خوش است
شعله دهد- اشک دهد بیت- بیت
خیمه غم سوخته «اهل بیت»
شب پی یک ماه منیع آمدم
وقت سحر شد ز «بقیع» آمدم
از «فدک» و «علقمه» برگشته ام
شاعر «هفتاد و دو تن» گشته ام
شور ببین اشک! به حال «حسین»
«ماه محرم» به هلال «حسین»
ماه ببین چهره خوب «حسین»
غرق طلوع است غروب «حسین»
پرتو خون- تابش خورشید ماست
این سر بی جسم که بر نیزه هاست
تیر فلک! پسر بده آه را
در دل «گودال» ببین ماه را
«یا علی» از ماتم «زهرا» بگ
وگریه کن و وای «حسینا» بگ
وعشق خدا ساقی هر مستی است
نام «حسین» است که بر هستی است
«باب نجات» است علمدار خون
عطر «حسین» است حرم دار خون
مژده ا... معک می رسد
راه «محرم» به «فدک» می رسد
شط گل سرخ علی- «علقمه» ست
باغ فدک ارث غم «فاطمه» ست
باغ فدک جلوه بهاری کند
خون «حسین» آینه داری کند...
  

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
دختر بارانی دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:33 ق.ظ

سلام:
این روزها یادتون به ما هم باشه (التماس دعا).
بابت همه نوشته هاتون هم ممنون

التماس دعا واسه همه دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد