کهنه شراب عشق

ماجرای من و تو
.....
ماجرای کهنه شراب عشق است

شراب که کهنه شد،
طعمش ناب می‌شود؛
شیرین می‌شود؛
غلیظ می‌شود؛ مستت می کند؛
نمی‌توانی از آن بگریزی.
شراب کهنه را که بنوشی
دیگر جایی برای پنهان کردن هیچ چیز نمی‌ماند

عشق هم که کهنه شد،
می‌شود همچو شراب،
رسوخ می‌کند در بند بند وجودت،
ریشه می‌دواند در بافت‌هایت،
رسوایت می‌کند.
آن وقت است که می‌فهمی
همیشه عاشق می‌مانی

 

شراب عشقپیمان شراب عشقکهنه شراب عشقشرابعشق کهنهو شرابحبیب عشق شراب رازقیپری جونعاشق در بندشراب کهنه عشقکهنهشراب و عشق کهنهپری های عاشقکهنهعاشق پریشراب عشق حسینیکهنه شرابعشق کهنهکهنه

شراب عشقپیمان شراب عشقکهنه شراب عشقشرابعشق کهنهعشق و شرابحبیب عشق شراب رازقیپری جونعاشق در بندشراب کهنه عشقکهنهشراب و عشق کهنهپری های عاشقکهنهعاشق پریشراب
نظرات 1 + ارسال نظر
مسعود دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:03 ب.ظ

good luck

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد