احساس با عکس


 

†دل â€
اتفاقی ترین اشتباه دنیاستــــــ !

بسته میشود آنــــــجا که نباید ؛
کنــ   ــده میشود از جایی که نبــاید . . .
 



ساده بگویم....
نگاه....
زاده ی علاقه است

اگر دوچشم روشن عشق به تو نگاه کند...
دیگر تو از آن خود نیستی...
 



از ترس فاسد شدن دلت را حراج نکن!
خشک کردن هنوز هم جواب میدهد ...

گاهی دلم میخواهد بگذارم بروم بی هرچه آشنا
گوشه ی دوری گمنام
حوالی جایی بی اسم
گاهی واقعا خیال میکنم روی دست خداوند مانده ام
خسته اش کرده ام.

سید علی صالحی

کوچک که بودم تمام دنیا در دست های پدرم بود ...
 

 


دلم برای خودم تنگ میشود
آری

همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
غریب بودم و گشتم غریب تر اما:
دلم خوش است که در غربت وطن بودم

محمدعلی بهمنی



بـَعضـی از آدمـا عـیـن بـارون مـی مـونـنـد
اولش کـه میان بهت طراوت میدن شادی میدن ...
ولی آخرش ...
زندگیتو با گِل و شل یکی میکنن ...
مراقب آدمای بارون صفت باشید ...
تو نباید خاکی باشی که آخرش گِل بشی ... !!!



مزرعه ای که حتی یک گندمش هم سهم من نمی شود،
چه فرقی می کند با سگ پاسبانی شود یا با مترسک . . .
 

 


لبخنـــــد، راه کــــم خــرجـــی برای تغیــــــر چهـــره اســت...

 

مهلت بده
میروم ...
فقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم....!

 

با خدا باید بنشینیم دو تایی
دور میزی ترجیحا گرد
متقاعدش کنم که تنهایی چقدر درد بزرگی ست
تا لبخند بزرگی شاید
بر صورتِ گرد ِ زمین نقاشی کند
 

 

من نمک پرورده ی زخم های از آشنا خورده
آنقدر با خرابی این گریه ساخته ام
که هر کنج این خانه
از دست دیده ام ، دریاست

سید علی صالحی
 

 

ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺭﻓﺘﯽ ؟

ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺮﻭ ﻗﺎﻃﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻧﺸﯽ !

 

زندگی با همه وسعت خویش
محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست
اضطراب و هوس دیدن و نادیدن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی جنبش جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگه آغاز حیات
تا به جایی که خدا می داند.
زندگی چون گل سرخی است
پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف،
یادمان باشد اگر گل چیدیم،
عطر و برگ و گل و خار،
همه همسایه دیوار به دیوار همند



باران که می بارد
تمام کوچه های شهر
پر از فریاد من است
که می گویم
من تنها نیستم
تنها ، منتظرم
تنها .

کیکاووس یاکیده
 




گنجشکانی که رد تو را دیروز
درخت به درخت
و خیابان به خیابان
دنبال کرده‌اند
خدا می‌داند چه دیده‌اند
که جیک‌شان دیگر در نمی‌آید

عباس صفاری
 



تو دنیایت پر از “من†هاست !

من دنیایم در “تو†خلاصه می شود !

و بعد اسم ِ هردویمان را

†عاشق “

می گذارند ...!

 




نظرات 1 + ارسال نظر
ali یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:20 ق.ظ http://melibux.vcp.ir

سلام وبسایت باحالی داری مرسی راستی اگه خواستی کسب درآمد اینترنتی داشته باشی بیا سایت من خوشحال میشم :X

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد